الغدیر همراه جلد یک
Al Ghadir , Companion, Volume one
Nonfiction, Religion & Spirituality, Reference, Leadership, History, Middle East Religions, Islam
| Author: | Seyed Ibrahim, Seyed Alavi | ISBN: | 1230000463041 |
| Publisher: | Naba Cultural Organization | Publication: | June 1, 2015 |
| Imprint: | Language: | English |
| Author: | Seyed Ibrahim, Seyed Alavi |
| ISBN: | 1230000463041 |
| Publisher: | Naba Cultural Organization |
| Publication: | June 1, 2015 |
| Imprint: | |
| Language: | English |
زلال غدیر، برکة پر برکتی است به گستردگی اقیانوس کبیر در ولای امیرمؤمنان علی ع که رسول خدا محمد مصطفی ص بر عهد الهی، او را به مقام وصایت و جانشینی برگزیده و آن، جاری همیشه تاریخ ما است که نسل‌های حق‌جو و تشنگان معرفت از آبشخور آن سیراب می‌شوند.
علامة امینی بر کرانة آن ایستاده، واردان مشتاق را از ولای مولا سرمست می‌کند و خود عاشق دلباخته و به حقیقت پیوسته‌ای است که در بارگاه امیرمؤمنان زانوی ادب بر زمین می‌زد، درد دل می‌کرد و بر مظلومیت او اشک می‌ریخت و باران‌سان، سرشک از دیدگانش فرو می‌بارید و محاسن شریفش را خیس و تر می‌نمود.[1]
کتاب الغدیر، گوشه‌ای از آن همه عشق و التهاب مهر علیA در اعماق وجود آن بزرگمرد عصر است.
[1]. نگارنده، این حالت روحانی و این جذبة معنوی علّامه را در یک روز عاشورا، در کربلا و در حرم سیدالشهداء حسین بن علی ع ناظر بوده‌ام. او بدون عمامه و عبا و با پای برهنه در برابر ضریح مقدس حسینی ع ایستاده بود و اشک همچون باران، بر گونه‌هایش می‌غلتید. سیدعلوی
زلال غدیر، برکة پر برکتی است به گستردگی اقیانوس کبیر در ولای امیرمؤمنان علی ع که رسول خدا محمد مصطفی ص بر عهد الهی، او را به مقام وصایت و جانشینی برگزیده و آن، جاری همیشه تاریخ ما است که نسل‌های حق‌جو و تشنگان معرفت از آبشخور آن سیراب می‌شوند.
علامة امینی بر کرانة آن ایستاده، واردان مشتاق را از ولای مولا سرمست می‌کند و خود عاشق دلباخته و به حقیقت پیوسته‌ای است که در بارگاه امیرمؤمنان زانوی ادب بر زمین می‌زد، درد دل می‌کرد و بر مظلومیت او اشک می‌ریخت و باران‌سان، سرشک از دیدگانش فرو می‌بارید و محاسن شریفش را خیس و تر می‌نمود.[1]
کتاب الغدیر، گوشه‌ای از آن همه عشق و التهاب مهر علیA در اعماق وجود آن بزرگمرد عصر است.
[1]. نگارنده، این حالت روحانی و این جذبة معنوی علّامه را در یک روز عاشورا، در کربلا و در حرم سیدالشهداء حسین بن علی ع ناظر بوده‌ام. او بدون عمامه و عبا و با پای برهنه در برابر ضریح مقدس حسینی ع ایستاده بود و اشک همچون باران، بر گونه‌هایش می‌غلتید. سیدعلوی
